سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

شعری از نیما یوشیج به تاریخ:

16اردیبهشت 1309   لاهیجان

میرداماد شنیدستم من

که چو بگزید بن خاک وطن

بر سرش آمد و از وی پرسید

ملک قبر که"من ربک ؟ من؟"

میر بگشاد دو چشم بینا

آمد از روی فضیلت به سخن

"اُسطُقُسّی ست" بدو داد جواب

"اُسطُقُسّاتِ دگر زو مُتقَن"

حیرت افزود از این حرف ملک

برد این واقعه پیش ذوالمن

که"زبان دگر این بند? تو

می دهد پاسخ ما در هر فن"

آفریننده بخندید و بگفت

" تو به این بند? من حرف نزن

او در آن عالم هم زنده که بود

حرف ها زد که نفهمیدم من "

                                     



  • کلمات کلیدی : قبر، نیما=میرداماد
  • نوشته شده در  دوشنبه 88/12/3ساعت  1:2 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    دلخوشیهای خوابگاهی
    عکس های گمشده
    اخلاق فدای مذهب
    خلاف مجاز!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>