سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

خیلی وقت است که به خانم های فامیل قول یک میهمانی زنانه داده ام. آنها هم با ذوق شوق منتظرند و هی می پرسند کی؟کی؟کی؟ من هم می گویم هر وقت سرم کمی خلوت شد! طفلکی ها نمی دانند سر من همیشه خیلی خیلی شلوغ است و هیچوقت هم کمی خلوت نخواهد شد و این جور وعده دادن یعنی هچوقت! اما تازگی ها با خودم قرار گذاشته ام از شدت کار کم کنم و بر مبلغ زندگی بیفزایم. کار تمامی ندارد اما زندگی حتما یک روزی تمام خواهد شد. امروز هم مهمان دارم. دو جفت عروس و داماد را همراه خانواده پاگشا کرده ام و مانده ام توی خانه، آشپزی می کنم، نه این که خیلی بلدم! اما تا حالا هیچ مهمانی را نکشته ام از این به بعد هم خدا بزرگ است لابد!



  • کلمات کلیدی : میهمانی، زنانه
  • نوشته شده در  یکشنبه 94/7/26ساعت  2:0 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    دلخوشیهای خوابگاهی
    عکس های گمشده
    اخلاق فدای مذهب
    خلاف مجاز!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>