http://sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.comسكه دولت عشقParsiBlog.com ATOM GeneratorTue, 19 Mar 2024 15:45:29 GMTمريم غفاري جاهد10110tag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/308/%d8%ac%d8%b4%d9%86+%d9%8a%d8%a7+%d8%b9%d8%b2%d8%a7%d8%9f+%d9%85%d8%b3%d8%a3%d9%84%d9%87+%d8%a7%d9%8a%d9%86+%d8%a7%d8%b3%d8%aa!!!!/Sat, 06 Aug 2022 15:12:00 GMTجشن يا عزا؟ مسأله اين است!!!!<div dir='rtl'><p>مارال هيچ تصوري از عزاداري محرم ندارد. سال گذشته موقعيت خانه مان طوري بود که صدايي از خيابان نمي آمد ما هم که در اين ايام از خانه بيرون نمي رويم. به خاطر وضعيت روحي اش در اين ايام تلويزيون هم روشن نمي کنيم که اوضاع افسردگي اش که با بدبختي درمان شد دوباره برنگردد. در نتيجه او چيزي به نام دسته و هيئت و عزاداري و عاشورا و تاسوعا نه شنيده بود و نه ديده بود. امسال اول با ديدن ايستگاه هاي صلواتي تعجبش را نشان داد و هر چه درباره اين مراسم و محرم توضيح دادم نفهميد تا اين که اولين دسته عزاداري با سر و صداي فراوان به جلوي خانه مان رسيد که يکباره ذوق شده دويد و در حالي که آماده بيرون رفتن مي شد تند و تند گفت: جشنه، جشنه،به خدا جشنه همه جمع شدن، بدو بريم بيرون!!!رفتيم و دو ساعت دنبال دسته اينور و آنور کشانده شديم و نيمه شب برگشتيم خانه. نصف گيسهايم سفيد شد تا بهش حالي کنم اين جشن نيست و عزاست، حالي نشد، چون نتوانستم دليل حرکات موزون حين سينه زدن و زنجير زدن و آهنگ خواندن را برايش توجيه کنم(خودم هم نمي دانم<img title="يعني چي؟" src="NoteEdit/tinymce/jscripts/tiny_mce/plugins/emotions/img/117.gif" border="0" alt="يعني چي؟" / onload="ResetWH(this,470);">) و حالا هم از من طبل و زنجير مي خواهد که برود قاطي دسته. هنوز هم با تمام توضيحاتي که دادم، هيچ تصوري از عاشورا و کربلا ندارد و فقط به دنبال سرگرمي و شادي و قاطي شدن توي مراسمي است که گمان مي کند جشن است.</p></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/307/%d8%a2%d8%af%d9%85+%d8%b9%d8%ac%d9%8a%d8%a8+%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%b9%d8%ac%d9%8a%d8%a8+%d8%aa%d8%b1!/Wed, 13 Apr 2022 10:41:00 GMTآدم عجيب کارهاي عجيب تر!<div dir='rtl'><p> کم کم دارد باورم مي شود که آدم عجيب و غريب و پيچيده اي هستم. همه مي گفتند ولي باورم نمي شد. اما تازگيها وقتي به کارهايم فکر مي کنم مي بينم که هيچ کارم آدم وار نيست. آدمي که يکدفعه تصميم مي گيرد خانه اش را عوض کند و اين تصميم را در عرض چند ساعت عملي مي کند جزو کدام يک از رده هاي بشري است؟ ساعت شش عصر خانه اي را که قيمتش دوبرابر خانه خودم بوده پسند کرده ام و بعد يکراست رفته ام بنگاه و خانه خودم را گذاشته ام براي فروش. ساعت هشت همان شب مشتري آمده و ساعت 10 قولنامه را نوشته و بيعانه هم گرفته ام. روز بعد هم قولنامه خانه تازه را امضا کرده و بيعانه داده ام و تمام. حالا نشسته ام حساب کتاب مي کنم که نصف ديگر پول را از کجاها مي شود تهيه کرد. وام قرار نيست بگيرم اما خوب که حساب اموال منقول را مي کنم مي بينم چيزي کم ندارم بلکه چيزي هم اضافه مي آيد که بتوانم خرج اسباب جديد براي آن خانه بکنم.</p><br><p>فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد</p><br><p>ديگران هم بکنند آنچه مسيحا مي کرد</p><br><p>آدم اگر با عقل و برنامه ريزي پيش برود فيض روح القدس را هم مدد مي کند. </p></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/303/%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%88+%d8%b9%d9%84%d9%81%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d9%82%d8%b1%d9%85%d8%b2/Sat, 25 May 2019 18:44:00 GMTالاغ و علفهاي قرمز<div dir='rtl'><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>الاغ گفت: رنگ علف<span style="background-color: #ffffff;"> <span style="color: #ff0000;">قرمز</span> </span>است!</strong></span></span></p><br><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>گرگ گفت:نه رنگ علف <span style="color: #006600;"><span style="background-color: #ffffff;">سبز</span></span> است.</strong></span></span></p><br><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>با هم رفتند پيش سلطان جنگل، يعني شير و ماجراي اختلاف را گفتند...</strong></span></span></p><br><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>شير گفت: گرگ را زنداني کنيد!</strong></span></span></p><br><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>گرگ گفت: چرا مگر رنگ علف<span style="background-color: #00ff00;"><span style="background-color: #ffffff;"> <span style="color: #003300;">سبز</span></span></span>نيست؟</strong></span></span></p><br><p><span style="font-size: small;"><span style="color: #330000;"><strong>شير گفت:<span style="background-color: #ffffff;"> <span style="color: #003300;">سبز</span> </span>است ولي دليل زنداني کردن تو بحث کردنت با <span style="color: #ff0000;">الاغ</span> است!!!</strong></span></span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-family: tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;"><span style="color: #330000;">مسلما در اين حکايت کوتاه، منظور از الاغ آن حيوان زحمتکش مهربان خوشگل نيست بلکه منظور آدمهاي احمقي هستند که بحث کردن با آنان همچون ياسين به گوش خر (<span style="color: #ff0000;">يعني همان احمق ها نه آن حيوان طفلکي)<span style="color: #000000;">خواندن است. خلاصه اين که بسياري ازما هم اگر دواعي مان را نزد سلطان جنگل ببريم حکممان همان حکمي است که براي گرگ صادر شد به شرطي که خودمان الاغ نباشيم!!!راستي از کجا مي شود مي فهميد ما الاغيم يا گرگ بعيد مي دانم کسي خودش اعتراف به الاغ بودن بکند. در دنياي انسان ها به قاضي هم اعتمادي نيست که گرگ و الاغ را بتواند از هم تشخيص دهد تازه اگر خودش ....</span></span></span></span></p><br><p style="text-align: justify;"><span style="font-family: tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;"><span style="color: #330000;">نتيجه اين که بحث هاي دنياي آدمها هيچ وقت به نتيجه نمي رسد چون که ما انسانها بيش از آن که لازم باشد نادانيم . خيلي از ماها هنوز حتي نمي دانيم که آن الاغ طفلکي احمق نيست بلکه از روي مهرباني است که بار مي برد و هيچ نمي گويد . از روي مهرباني است اگر با يک نوازش خر مي شود و ساعتها بار مي کشد و فقط با چشمهاي خوشگل مظلومش به ما نگاه مي کند و رويش نمي شود بگويد خسته شدم.... خدا کند زيادي چرت و پرت نگفته باشم!!!</span></span></p></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/302/%3b%da%a9%d8%aa%d8%b1%d9%8a!/Fri, 12 Jan 2018 09:33:00 GMT;کتري!<div dir='rtl'><p>با کلي تمرکز نشسته ام دارم مقاله مي نويسم. اين دخترک شيرازي هم مثل هميشه روي تختش لم داده و دارد روي پروژه هاي خودش کار مي کند. يکدفعه چشمم مي افتد به ليوان خالي و يادم مي آيد که کتري را خيلي وقت است گذاشته ام روي گاز. عين فنر از جا مي پرم و بلند بلند تکرار مي کنم: کتري...کتري...کتري!!! همين که صداي من در مي آيد اين دخترک هم از جا مي پرد و داد مي زند: من...من...من!!! که يعني من هم خيلي وقت است کتري گذاشته ام! با دو تا دستگيره به طرف آشپزخانه مي دويم. يک قطره آب در کتري ها نيست! حوصله خنديدن هم نداريم، خيلي خرابکاري کرده ايم!</p></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/300/%d8%af%d9%84%d8%ae%d9%88%d8%b4%d9%8a%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%a8%da%af%d8%a7%d9%87%d9%8a/Thu, 26 Jan 2017 01:20:00 GMTدلخوشيهاي خوابگاهي<div dir='rtl'><p> </p><br><br><div id="js_7a5" class="_5pbx userContent"><br><p>تولد گرفتن توي خوابگاه هم براي خودش تنوعي است. ميان اينهمه کار دلمان خواست کيک تولد بپزيم. دو نفر که بيشتر نبوديم. کيکمان را هم به قدر همين دو نفر پختيم. نه شمع داشتيم نه کادوي تولد. فقط دو تا دل شاد و لبهاي خندان همين و بس.</p><br></div><br><div class="_3x-2"><br><div><br><div class="mtm"><a class="_4-eo _2t9n _50z9" style="width: 487px;" rel="theater" href="https://www.facebook.com/photo.php?fbid=158133294681523&set=a.114817049013148.1073741829.100014545601088&type=3"><br><div class="uiScaledImageContainer _517g" style="width: 487px; height: 566px;"><img class="scaledImageFitHeight img" style="right: 0px;" src="https://scontent-sjc2-1.xx.fbcdn.net/v/t31.0-8/16299789_158133294681523_4010982898805100654_o.jpg?oh=2212de43bc859ada57c294239fbddf8e&oe=591E494F" alt="عکس ‏مريم غفاري جاهد‏" width="488" height="566" / onload="ResetWH(this,470);"></div><br></a></div><br></div><br></div></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/298/%d8%b9%da%a9%d8%b3+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%da%af%d9%85%d8%b4%d8%af%d9%87/Sun, 15 May 2016 16:34:00 GMTعکس هاي گمشده<div dir='rtl'><p>باز با خودم دعوا کرده ام. به نظر شما آدم عکس هاي پرسنلي اش را کجا مي گذارد؟ دو روز است دارم از خودم مي پرسم عکس هايت را کجا گذاشته اي که پيدايش نمي کنم؟جوابي ندارد بدهد. مي پرسم آدم عاقل عکس هايش را کجا قايم مي کند که هر وقت خواست بتواند به سراغش برود؟ نمي داند. مي پرسم آدم بي عقل عکس هايش را کجا قايم مي کند؟! باز هم نمي داند. دلم نمي خواهد بپرسم ببعي ها و گوساله ها عکس هايشان را کجا قايم مي کنند؛ چون مي دانم که نمي داند! حالا مجبور شده ام دوباره بروم عکس بگيرم تا باز يک جايي بگذارم و يادم برود.مي دانم همه عکس هايي که در دفعات مختلف گرفته و قايم کرده ام ، الآن يک گوشه اي نشسته اند و به ريش نداشت? من مي خندند. آدم هم اينقدر گيج مي شود؟</p></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/297/%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82+%d9%81%d8%af%d8%a7%d9%8a+%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8/Thu, 17 Mar 2016 15:58:00 GMTاخلاق فداي مذهب<div dir='rtl'><table><td style='font-size: 12px;line-height: 160%'><p>خوب يا بد؛ من از آن دسته آدمهايي هستم که تا تاثير علم علما را در رفتار و گفتارشان نبينم، نمي توانم باور کنم که دانشي که از آن دم مي زنند واقعيت دارد. من اگر سراغ دکتر تغذيه بروم و ببينم که دور شکم خودش بيش از دو متراست، <a href='http://sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/297/%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82+%d9%81%d8%af%d8%a7%d9%8a+%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8/' target='_blank'> ادامه مطلب... </a></b></strong></font></td></table></div>مريم غفاري جاهدtag:sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/295/%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%81+%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2!/Thu, 17 Mar 2016 15:55:00 GMTخلاف مجاز!<div dir='rtl'><table><td style='font-size: 12px;line-height: 160%'><p>خوب است اگر آدم خلاف هم مي کند، آنرا درست انجام دهد که خلاف در خلاف نشود. اين نويسندگان محترمي که در مؤسسات، کار نگارش پايان نامه و مقاله را بر عهده دارند، انگار نمي دانند کارشان نگارش است نه کپي!حالا من به اين دانشجوي بي عقلي <a href='http://sekkeyedolateeshgh.ParsiBlog.com/Posts/295/%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%81+%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2!/' target='_blank'> ادامه مطلب... </a></b></strong></font></td></table></div>مريم غفاري جاهد