سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکه دولت عشق

خوب یا بد؛ من از آن دسته آدمهایی هستم که تا تاثیر علم علما را در رفتار و گفتارشان نبینم، نمی توانم باور کنم که دانشی که از آن دم می زنند واقعیت دارد. من اگر سراغ دکتر تغذیه بروم و ببینم که دور شکم خودش بیش از دو متراست، از همان دم در بر می گردم.   نه او را زحمت می دهم نه خودم را مسخره می کنم. آنوقت آدمی با این اخلاق گند چطور می تواند به برخی از این اولیای ادب فارسی -که محض خاطر دین و مذهبی که باید اولین آموزه اش ادب و احترام به همنوع باشد - رکیک ترین فحش ها را نثار مخالفانشان می کنند، اعتماد کند و گمان کند که راهی که این عارفان خدا نشناس رفته اند به حقیقت رسیده است؟
آنچه مولوی تحت عنوان تعلیم در برخی حکایات مثنوی اش آورده و فحش هایی که سنایی نثار ناموس مخالفانش نموده از شدت رکاکت قابل نقل نیست، اما از ناصر خسرو می توان مثالی زد که مخالفان امام علی را «خر»می خواند:
شیر خدای بود علی ناصبی خر است!
گذشته از این که «خر»حیوان نجیبی است و این تشبیه، بدسلیقگی شاعر را می رساند،باید بگویم که خود ناصر خسرو دارای مذهب اسماعیلیه است که مخالفان زیادی دارد. حالا خوب بود یکی هم می آمد می گفت باطنیان گاوند؟! معلوم است که خوب نیست؛ اما به گمان من اینهایی که ما به عنوان فیلسوف و عارف و...و..می شناسیم و ساحتشان را از هر عیب بری می دانیم و بدی هایشان را هم جوری توجیه می کنیم که از هر خوبی خوبتر باشد، اگر علمشان فایده ای داشت اول در گفتار و رفتار خودشان تجلی پیدا می کرد.
من که با این ریسمان های سست به چاه نمی روم، هر که می خواهد برود.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 94/12/27ساعت  3:58 عصر  توسط مریم غفاری جاهد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    جشن یا عزا؟ مسأله این است!!!!
    آدم عجیب کارهای عجیب تر!
    الاغ و علفهای قرمز
    ;کتری!
    دلخوشیهای خوابگاهی
    عکس های گمشده
    اخلاق فدای مذهب
    خلاف مجاز!
    [عناوین آرشیوشده]
     
    *AboutUs*>